بسم الله الرحمن الرحیم
ابوطلحه انصاری یکی از یاران نیک رسول خدا (ص) بوستانی در مدینه داشت. روزی در آنجا نماز می خواند در وسط نماز صدای پرنده ای حضور قلب او را از بین برد او از این حادثه بسیار ناراحت شد وبا خود گفت: آن بوستان که حضور قلب مرا در نماز از بین ببرد ، به چه درد من می خورد . به همین خاطر آن بوستان را به دو هزار درهم فروخت و آن پول را به نیت جبران چالشی که عدم حضور قلب در او ایجاد کرده بود، صدقه داد.
آری شاگردان برجسته و تربیت شده پیامبر اسلام(ص) اینگونه به حضور قلب در نماز که باطن نماز است اهمیت می دادند.
پروانه ::: یکشنبه 86/8/6::: ساعت 3:5 عصر
نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 76
بازدید دیروز: 35 کل بازدید :144105
بازدید دیروز: 35 کل بازدید :144105
>>اوقات شرعی <<
>> درباره خودم <<
پروانه
ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هر چه خواهی کن
ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هر چه خواهی کن
>>آرشیو شده ها<<
>>لوگوی وبلاگ من<<
>>لینک دوستان<<
جهاد مجازی
ضد وهابیت
توکای شهر خاموش
خاطرات باورنکردنی یک حاج آقا
انگاره های یک دیوانه
انتظار فرج
انگاره های یک دیوانه
ضد وهابیت
توکای شهر خاموش
خاطرات باورنکردنی یک حاج آقا
انگاره های یک دیوانه
انتظار فرج
انگاره های یک دیوانه
>>لوگوی دوستان<<
>>اشتراک در خبرنامه<<
>>طراح قالب<<